پست اول
بالاخره بعداز کش و قوس های فراوون تصمیم گرفتم دوباره یک وبلاگ درست کنم و شروع کنم به نوشتن.
از بچگی عاشق نوشتن بودم، یادم میاد میرفتم یه دفتر 80 برگ میخریدم و شروع میکردم از مجله های مختلف مطلب نوشتن تو اون دفتر؛ از چیستان و معما و جوک بگیر تا داستان های کوتاه و طنز. یا مثلا" یه کتابی که از کتابخونه ی مدرسه میگرفتم و از مطالبش خوشم میومد تو یه دفتر مینوشتم. جدا" یادش بخیر
ولی کم کم که بزرگتر شدم این حس نوشتن درونم کمرنگ شد ولی هیچ وقت از بین نرفت، هنوزم که هنوزه دوست دارم بنویسم. قبلا" هم وبلاگ داشتم اونم نه یکی نه دوتا شاید 10، 20 تا ولی هرکدومشو بنا به دلایلی حذف کردم جالبه تا حذف میکردم یه هفته نمیگذشت که کرمش میومد تو جونم که دوباره برم یکی دیگه بسازم. تا این اواخر که از آخرین وبلاگم 7،8 ماهی میگذره تو این مدتم با چیزای دیگه ای مشغول بودم که نیومدم سر وقت وبلاگ و وبلاگ نویسی وگرنه هزارباره وبلاگ درست میکردم.
اینجا شاید حرفایی که میزنم بدرد کسی نخوره و همه اش اراجیف باشه ولی برای خالی کردن عقده ی نوشتن خودم، حداقل بدرد خودم میخوره. اصلاهم معلوم نیست کی عشق نوشتنم بکشه و بیام پست بزارم شاید روزی دوسه بار شاید دوسه روزی یه بار شایدم بیشتر ولی سعی میکنم بنویسم حتی شده درحد یک جمله.
و برای شمادوست گرامی که شاید گذرت به این مکان افتاد قبل از هرچیز خوش آمد و بعدشم امیدوارم که روزگارت همیشه خوش و خرم باشه، همین!
- ۹۴/۰۶/۱۵